کد مطلب:59796 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:145

داستان ابن عبّاس و تحقق پیش بینی علی











مورد دیگر اینكه: حضرت علی (علیه السلام) در محلّ «ذی قار» (نزدیك بصره) نشسته بود و از مردم برای (جنگ با ناكثین) بیعت می گرفت ، به آنان فرمود:«از جانب كوفه هزار نفر نه یك نفر كم و نه یك نفر زیاد به سوی شما می آیند و با من تا پای ایثار جان ، بیعت می كنند».

«ابن عباس» می گوید: من از این خبر، پریشان شدم و ترسیدم كه مبادا یك نفر از هزار نفر كم یا زیاد گردد، آنگاه موجب شك و تردید و دهن كجی منافقین شود (كه بگویند دیدی علی (علیه السلام) دروغ گفت) همچنان اندوهگین بودم ، كم كم جمعیّتی از جانب كوفه آمدند آنان را شمردم 999 نفر بودند، دیگر كسی نیامد، با خود گفتم: «اِنّا للّهِِ وَاِنّااِلَیْهِ راجِعُونَ» سخن علی (علیه السلام) را چگونه باید توجیه كرد، همچنان در فكر فرو رفته بودم ، ناگهان شخصی را دیدم كه از جانب كوفه می آید، وقتی نزدیك آمد، دیدم لباس موئین پوشیده و شمشیر، سپر و آفتابه به همراه دارد، به حضور امیرمؤ منان علی (علیه السلام) رفت و عرض كرد:«دستت را دراز كن تا با تو بیعت كنم».

علی (علیه السلام) فرمود:«برای چه هدفی بیعت كنی ؟».

او گفت: «بیعت با تو كنم كه پیرو و گوش به فرمان تو باشم و در ركاب تو تا ایثار جان با دشمن بجنگم و در این راستا بمیرم و یا خداوند پیروزی را نصیب تو كند».

امام علی (علیه السلام) به او فرمود:«نامت چیست ؟».

او عرض كرد:«من اویس هستم».

به راستی تو اویس قرنی هستی ؟.

آری.[1] .

امام علی (علیه السلام) فرمود:«اَللّهُ اَكْبَرُ! حبیبم رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) به من خبر داد كه من مردی از اُمّتش را ملاقات می كنم كه «اویس قرنی» نام دارد، او از افراد حزب اللّه است و از حزب رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) می باشد، مرگش قرین شهادت است و از شفاعت او (در قیامت) جمعیّتی به تعداد نفرات دو قبیله (بزرگ) ربیعه و مُضّر، وارد بهشت می شوند».

«ابن عبّاس» می گوید:«سوگند به خدا! شادمان شدم و اندوهم در مورد هزار نفر (كه كم و زیاد نشود) برطرف شد».







    1. به این ترتیب ، هزار نفری كه علی (علیه السلام) فرموده بود، همانگونه شد، نه یك نفر كم و نه یك نفر زیاد.